یادم نیست کی و کجا خوندم این چالشولی توثبت موقتم مونده بود گفتم انتشارش بدمخوندنش کلی حس خوب تزریق کرد بهمشما با
عشقتون کجاها خاطره دارین؟؟نمایشگاه کتاب و بعدم فرحزاد و هوای اردیبهشتشفرحزاد و سفره خونه هاشچیتگر و پیست دوچرخه سواریشدیشلمه و بوی دودشپارک های غرب تهران که شخمشون زدیم...دوتا افتتاح سینما که باهم رفتیم...اولین جاده چالوسی که رفتیم و نهاری که درست قبل عقد خوردیمخرید حلقه دونفره مونقول و قرارامون تو جاده ی طرفهپیاده کل شهرمون قدم زدیم از سبزه میدون تا ولیعصر از ولیعصر تا پادگان... چرا انقد راه رفتیم چرا حرفا تمومی نداشت!!؟حتی من پادرد بعدشم یادمه....کوه مردمی و رفتن تا قله صبح خیلی زود و بعدش برگشت و خوردن آش رشته تو آشکده تومسیر برگشت.باغ گل ها و آلاچیق های چوبی و بوی دود و چوب...کوه عظیمیه و نسکافه پای کوه توشب های سیاه و امید روزای بهتر..مسیر شرق تهران و سه سال رفت آمدش حتی دعواهامون باهم و بی هم برای رسیدن به ی ارزو.....کلاسای دانشگاه باراجین توروز جمعه باهم و پروژه هاشاولین دریا رفتنمون باهماولین بار قدم زدن تو حافظیه و سعدیه دست تو دست حتی با صدای گریه پس زمینه ملینا پاگشای جاری...
ما را در سایت پاگشای جاری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : senatorvakhanomesh بازدید : 55 تاريخ : چهارشنبه 1 آذر 1402 ساعت: 19:44